دیشب قاصدک دوباره برگشت
رد پای خیالم را گرفت
آمد به کوچه پس کوچه های تنهایی ام!
دیشب نه قاصدک مثل سابق بود و نه من..
سر به هوا و بی قرار
مردد میان ماندن و رفتن
نگاه که میکرد..
قطره ای مروارید در چشمانش می درخشید
انگار میان حجم سنگین بغضی گرفتار شده بود!
دیشب دلم گریه می خواست...
میدانی...
تو از جنس همان "مردمان شیشه ای" هستی که
به قول سهراب:
"دانه های دلشان پیدا بود"
اما... یادت بماند ...
این روزها مردم...
" شکستن را خوب بلدند! "
(31/6/1392 قاصدک)
تاریخ : یکشنبه 92/6/31 | 7:13 صبح | نویسنده : قاصدک | نظرات ()